مبانی هنرهای تجسمی

اصول و مبانی هنرهای تجسمی و اهمیت آن در  رشتۀ معماری

هنر در همۀ سطوح از نقاشی و مجسمه‌سازی تا معماری، با بهره‌گیری از ابزار موجود در هر شاخه محصولی تولید می‌کند که آن محصول نمایندۀ تمام و کمال آن رشته خواهد بود. حال چگونگی ساختن و پدید آمدن محصول و فهم آن از موضوعات اصلی است که در بازۀ مبانی هنرهای تجسمی قرار می‌گیرد. کاملاً واضح و روشن است و بر همگان ثابت شده که زبان، یکی از مهم‌ترین وسایل در برقراری ارتباط بشر است، از طرفی تنها با دانستن و آگاهی از کلام قادر به برقراری ارتباط نخواهیم بود پس، توانایی شنوایی و تسلط بر کلمات و لغات مشترک در این مسیر ما را یاری خواهند کرد.

با تمامی این تفاسیر بسیار محتمل است که گروهی از افراد با داشتن زبان مشترک نیز قادر به برقرای ارتباط صحیح و انتقال منظور خود به دیگر افراد با چالش مواجه هستند، پس باتوجه به این مقدمه بر ما روشن خواهد بود که در جهت انتقال صحیح پیام به ابزراها و اصولی بیش از اصول بیانی نیازمند هستیم که هنرهای تجسمی ما را در این راه یاری خواهند کرد.

ارتباطات کلامی در مقایسه با قواعد هنرهای تجسمی

درک درستی از یک اثر همان‌گونه که در فوق ذکر شد تا اندازۀ بسیار زیادی به درک و فهم ما از ابزار و عناصر تشکیل‌دهندۀ آن اثر خواهد داشت. با مقایسه‌ می‌توان این موضوع و اهمیت آن را مشخص و واضح‌تر بیان نمود. در ادبیات، کلام و به‌طور کل حوزۀ زبان با آموختن زبان نوشتاری و با علم بر اینکه اصول به‌صورت برجسته و واضح در دسترس هستند هنوز هم شاهد چالش‌هایی در حوزۀ برقراری ارتباط کلام هستیم.

اما در مقایسه با کلام و زبان، عناصر و قواعد هنرهای تجسمی بسیار گسترده‌تر و پیجیده‌تر بوده و این امر فهم آثار را بیش از پیش مشکل خواهد کرد. در میان تمامی ابزار متنوعی که در دست داریم، چشم به منزلۀ عاملی برای دیدن و نگاه کردن نقش کلیدی و مهمی را در هنرهای تجسمی ایفا می‌کند. این ابزار امکان تجربۀ بدون هیچ مانع و واسطه‌ای برای ما فراهم می‌کند. همین تجربۀ بی‌واسطه منجر به آن شده که انسان‌ها همواره به ادراکات بصری خود بیش از سایر ادراک‌ها تکیه کرده و به آن اطمینان دارند.

آشنایی با عناصر بصری و انواع آن

با علم بر این موضوعات باید در ابتدا بینایی و عوامل کلیدی آن را در ادامه این مطلب مورد بررسی قرار دهیم. در یک تقسیم‌بندی اولیه عناصر بصری به دو دستۀ کلی فیزیکی و حسی تقسیم می‌شوند. دستۀ اول، کیفیات فیزیکی، آن دسته از مفاهیمی هستند که ما بصورت بی‌واسطه و ملموس با آن‌ها در ارتباط هستیم که به آن‌ها واژۀ عناصر بصری اطلاق می‌شود. عناصری همچون خصوصیات مربوط به رنگ، جنس، خطوط و سطوح تشکیل دهندۀ اثر در زمزۀ این دسته قرار خواهند گرفت. از طرفی برخی عناصر و کیفیت‌ها به‌صورت ویژه‌ای حاصل تجربه و تمرین بسیار زیاد هنرمند هستند مانند اصول تعادل، تضاد و …

هنرهای تجسمی در معماری داخلی

پس این آشنایی اولیه حال باید تعریف درستی از چگونگی برخورد و درک آثار به مدد بینایی بپردازیم. به‌طور عمومی و در نظر غالب انسان‌ها دیدن و نگاه کردن دو کلمۀ هم معنی و هم ارزش هستند که می‌توان آن‌ها را بجای یکدیگر استفاده نمود. اما آنچه از نگاهی ظریف‌تر به این مفاهیم در می‌یابیم آن است که این دو کاملاً به مفاهیم متفاوتی اشاره دارند که این تفاوت ناشی از عمق برخورد با موضوع است. در دیدن ما فقط قادر به درک ویژگی‌های فیزیکی و اولیۀ یک اثر مانند رنگ، جنس و بافت آگاهی می‌یابیم در حالیکه در نگاه کردن به بعد دیگری از اثر یعنی همان ویژگی‌های خاص مانند روابط میان اشکال و… واقف خواهیم شد. پس از آگاهی از مطالب اولیه در ادامه به تشریح برخی عناصر و مفاهیم تعیین‌کننده در این رشته می‌پردازیم.

عنصر قاب

از ساده‌ترین عناصر می‌توان به قاب اشاره کرد، قاب یا کارد که معمولاً در این بخش از آن‌ها به‌عنوان سطح یاد می‌شود به‌عنوان سطحی که اثر هنری در آن شکل می‌گیرد برای هنرمندان واجد ارزش و احترام است. قاب‌ها دارای انواع و گونه‌های متنوع شکلی بوده که هنرمند با توجه به نیاز و صلاح دید برای هر پروژ، قاب مناسب کار را بر خواهد گزید که تمامی اشکال هندسی و سایر عناصر نامنظم را نیز در بر می‌گیرد. باید خاطرنشان کرد که قاب دو ویژگی عمده و نقش اصلی را ایفا می‌کند، ابتدا حوزۀ شکل‌گیری اثر را مشخص کرده، و بعلاوه نفوذ مواردی نامرتبط با اثر را نیز کنترل خواهد کرد.

عنصر نقطه

در گام بعد به تشریح کلیدی‌ترین عناصر بصری یعنی نقطه، خط و سطح می‌پردازیم. برخلاف تصوری که در علم ریاضیات و هندسه از نقطه وجود دارد در هنرهای تجسمی نقطه عنصری کاملاً واضح و قابل لمس است، که گاهاً دارای وزن و ویژگی‌های خاص بصری است. پس نقطه در صورت قرارگیری در یک اثر و یک کادر دارای ارزش بصری و وزن است که بر این اساس که نقطه در کجای یک کادر قرار گرفته باشد ویژگی‌های بصری تغییر خواهند نمود.

مبانی هنرهای تجسمی

عنصر خط

خط نیز در ادامۀ توضیحات پیشین در طبیعت و زندگی جاری نقش بسار مهمی ایفا می‌کند و براساس جهت قرارگیری و نوع در صفحه به چهار دستۀ خطوط عمودی، افقی، مایل و منحنی تقسیم می‌شوند که برای هریک از آن‌ها می‌توان مثالی در طبیعت یافت. جنگل‌های پهناور جنگل بلوط از نمونه‌های بارز حضور خط عمودی در طبیعت به‌شمار می‌آیند.

هریک از این دسته‌ها دارای مفهوم و احساسی خاص بوده که علم بر آن‌ها انتقال پیام را برای هنرمندان آسان‌تر خواهد کرد. خطوط عمودی مشخصۀ استقامت و استواری بوده که سرو نیز نمود این دسته در ادبیات هستند.

آرامش، تعادل و یا عدم حرکت و مفاهمی از این دست با بهره‌گیری از خطوط افقی محقق خواهند شد.

اگر در اثری نیازمند مفاهمی همچون پویایی و خشم باشیم بهترین انتخاب خطوط مایل و راست گوشه هستند و کاملاً برعکس ملایمت و لطافت را می‌توان در خطوط منحنی جستجو نمود. و در انتها باید ویژگی سطوح را با ظرافت بیشتری مورد بررسی قرار دهیم.

عنصر سطح

در تعریفی کلی سطح واژه‌ای است که به اشکال دوبعدی اطلاق می‌شود که دارای کیفیت‌های متعدد بصری است مانند خطوط، اشکال و سطوح متنوع نیز هریک ویژگی خاص و بارز خود را خواهند داشت، دایره نمایانگر پاکی، مثل نمایانگر پویایی و صلابت و مربع نمایانگر مفهوم سکون خواهد بود.

مبانی هنرهای تجسمی

مفهوم ترکیب‌بندی و کمپوزیسیون در هنرهای تجسمی

از دیگر مفاهیم مورد توجه در هنرهای تجسمی می‌توان از ترکیب‌بندی و کمپوزیسیون یاد کرد. نحوۀ قرارگیری اشکال در کنار یکدیگر پیام کلی هر اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند و در صورت اشراف کامل به اصول ترکیب پیام با صراحت و سهولت به کاربر و مخاطب منتقل خواهد شد. ترکیب‌بندی‌ها باتوجه به نوع قرارگیری احجام می‌توانند متعادل، متقارن، متضاد باشند و از طرفی بوسیلۀ یک ترکیب‌بندی صحیح می‌توان بر نکته‌ای تأکید کرده یا پیامی را تضعیف نماییم.

جمع‌بندی

در طراحی و دکوراسیون داخلی با تکیه بر همین مفاهیم و با تسلط بر این موضوع که هر فضا چگونه به بهترین نحو به نیازهای کاربر پاسخ می‌دهد می‌توانیم از هنرهای تجسمی بهره گرفت. به‌طور مثال یافتن و تحقق تعادل در فضای استراحت و خواب در دستور کار هر معماری قرا می‌گیرد که با توجه به آن فضا را طراحی کرده و رنگ و مبلمان مناسب برای آن فضا را تعیین می‌کند.

در فضای پذیرایی اصل تنوع از جمله مفاهیمی است که بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته که با استفاده از چیدمان وسایل در کنار یکدیگر و بهره‌گیری از اصول رنگ‌شناسی تحقق به آن آسان‌تر خواهد شد. بخش مبانی هنرهای تجسمی و مبادی سواد بصری در کلاس معماری داخلی آموزشگاه معماری پیشکسوتان به‌طور کامل و جامع با تمرین‌ها و مثال‌های متعدد و متنوع تدریس شده و دانشجوی معماری داخلی و دکوراسیون به توانایی و شناخت دقیق و کافی در این حوزه دست پیدا خواهد کرد. جهت مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر در مورد دوره معماری داخلی و دکوراسیون آموزشگاه معماری پیشکسوتان با ما تماس بگیرید.

طراحی داخلی و دکوراسیون

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *