طراحی نما : سیمای ساختمانهایتان را معمارانه طراحی کنید!
همواره نمای ساختمان به دلیل جایگاه تعیین کنندهاش در مقیاس کلان در شهر و در مقیاس خردتر در شکلدهی سیمای ساختمان از جهات متعددی حائز اهمیت است و از جمله مهمترین گامهای طراحی به حساب میآیند. پرداختن به این مهم از آن جنبه بیشتر اهمیت مییابد که امروزه در موارد متعددی طراحی نما بدون علم و تخصص کافی و شایسته صورت میپذیرد و این عدم دقت و توجه، به اصلی در طراحی نما تبدیل شده که آن را مبدل به کاری پیش پا افتاده کرده است.
اما باید خاطرنشان کرد که در صورت عدم توجه به اصول و نکات بنیادین ساختمانها، نما و سیمای شهر هر روز بیهویتتر شده که این بیهویتی بافت کلی شهر را در مقیاس بزرگتر درگیر خواهد کرد. پس باتوجه به این نقش مهم و انکارناپذیر نما در کیفیت بصری و زیباییشناسی شهر و ساختمان در این مقاله در نظر داریم تا اصول کلیدی و تعیین کنندۀ طراحی نما را بررسی نماییم.
اصول کلیدی و تعیین کنندۀ طراحی نما
اگر در نظر داشته باشیم که همچون یک معمار و متخصص به طراحی نما بپردازیم. باید در ابتدا به این مسئله پی ببریم که معمار در این فرآیند به چه اصولی پایند است، و از طرفی چگونه از نقاط قوت و ضعف بستر طراحی نما به نفع خود استفاده میکند. باید اضافه نمود که طراحی نما خود یک بخش گسترده و وسیع است و به این دلیل نکات و اصول متعدد و متنوعی را در بر میگیرد.
آنچه در بخش طراحی نما بیش از پیش منجر به اغتشاش و ناهماهنگی در سیما شهری میشود عوامل متعددی را در میگیرد که از جمله آنها میتوان به سلیقه و نظر غیرکارشناسی، عدم آگاهی از اصول و مبانی تئوریک، برداشت و بکارگیری نادرست اصول طراحی و استانداردهای آن از جمله مواردی است که منجر به این تغییرات و نابسامانیها میشود.
منظور از نمای ساختمان چیست؟
در مرحلۀ اول به تشریح و توصیف نما بهوسیلۀ اجزاء و بخشهای اصلی آن میپردازیم. نما در سه سطح خط آسمان، بدنه ساختمان و نشست ساختمان بر زمین تعریف میشود. خط آسمان خطی فرضی و قراردادی است که چگونگی اتصال و بهم پیوستگی بنا با زمینه اطراف را مشخص و معین میکند.
آنچه با عنوان بدنه نما از آن یاد میکنیم ورودی ساختمان، بازشوها و پنجرهها است که در این قسمت هماهنگی بافتها و مصالح بدنۀ ساختمان، کنسولها یا به عبارت سادهتر بیرونزدگی و تورفتگی با بافت و زمینۀ اطراف از اهمیت بسزایی برخوردار است.
نشست ساختمان نیز به معنای عام، پایینترین قسمتی است که بنا، بر روی زمین قرار میگیرد و میبایست در هماهنگی کامل با بناهای مجاور و براساس ضوابط شهرداری باشد.
در مرحلۀ بعد به تشریح عناصری و مفاهیمی همچون هماهنگی مصالح، بافت و رنگ، هماهنگی بیرونزدگیها، نردهها و دیوارها و… میپردازیم. در ادامه به تشریح مهمترین این پارامترها میپردازیم. در دستیابی به یک نمای مطلوب، یکی از کلیدیترین موارد انتخاب صالح مناسب و سازگار و همخوان با محیط است.
انتخاب متریال با کیفیت و مرغوب در طراحی نما
بعلاوه باید در نظر داشت که کیفیت و جنس مصالح سهم بسزایی بر زیباییشناسی نما خواهد داشت، حتی بهترین و باکیفیتترین طراحیها نیز که به دست معماران چیرهدست طراحی میشوند اگر با مصالح باکیفیت اجرا شوند، با شکست روبهرو خواهند شد. پس در نهایت بر ما روشن خواهد شد که یک طراحی مناسب و ایدهآل نیازمند یک اجرای با کیفیت با متریالهای مرغوب و مناسب است.
پس از انتخاب متریال مناسب در مرحلۀ بعدی رنگ و هارمونی رنگی از جمله نکات کلیدی است که بر مطلوبیت نما و جدارههای اصلی ساختمان تأثیرگذار است، که در این مورد باید هماهنگی و تناسبات آنها در کنار یکدیگر مورد توجه قرار گیرد. از آن جهت که رنگ یکی از شاخصترین عناصر بصری در نما است توجه به انتخاب حساب شدۀ آن مرغوبیت و مطلوبیت یک جداره را دو چندان خواهد نمود.
باید در نظر داشت که امروزه نرمافزارهای کامپیوتری و واقعیت مجازی به معمار این فرصت را میدهد که پیش از اجرا آلترناتیوها و انتخابهای متعددی را درکنار یکدیگر امتحان کرده و مناسبترین مصالح و رنگها برگزینید.
ایجاد هماهنگی و تناسب بین مصالح و رنگ
پس از طی این دو مرحله، گام سوم ایجاد هماهنگی و تناسب میان طیف گستردۀ مصالح و رنگهایی است که در طراحی نما بکار گرفته خواهد شد. این پیوستگی و هارمونی به این معناست که تمامی عناصر بصورت یک کل واحد طراحی و اجرا میشوند که در نتیجه نمایی چشمنواز را بهوجود خواهد آورد، که در صورت عدم توجه به این اصل نما بصرتی پراکنده و چندپاره در منظر شهری دیده خواهد شد.
در جهت ایجاد این هماهنگی ریتم از جمله مفاهیمی که در این مسیر طراحان را یاری میکند، به این معنا که اجزاء تشکیلدهندۀ جدارۀ ساختمان دارایی گونهای تعریف شده از نظم و تربیت و هارمونی است که در تمامی جوانب از جمله خطها، صفحهها و حجمها قایل مشاهده است.
همانطور که از نام و عنوان این قسمت مشخص است با تکرار یک المان با نظمی مشخص در جهتی کاملا همراستا با کلیت طراحی نما میتوانیم به این مفهوم در جهت تحکیم طراحی نما گام برداریم و به کمک آن گونهای سازمندهی بصری برای کار خود خلق نماییم و به کمک آن انسجام کار طراحی و بدنه را افزایش و ارتقاء دهیم.
ایجاد تمایز و تنوع در رنگ و فرم ساختمان
در کنار ریتم، برای ایجاد تنوع در نما میبایست عنصری شاخصی در نما در نظر گرفته شود، و بوسیلۀ آن فرم قسمت مشخصی از بنا با تأکید بیشتری طراحی شود که با ایجاد تنوع در رنگ و فرم میتوان میزان توجه را تقویت کرد، اما باید توجه داشت که در عین ایجاد تمایز و شاخص شدن، این بخشها نباید هماهنگی کلی و تناسبات کل اجزاء تحت شعاع قرار گیرد.
از دیگر کیفیتها و شاخصههای طراحی نما باید به میزان صلبیت و شفافیت آن اشاره کرد. برای تشریح این مفهومها باید این نکته را در نظر داشته باشیم که پنجرهها و بطور عام بازشوها عامل تعیین کنندۀ این بخش هستند. بر اساس نوع کاربری بنا این عامل در هر ساختمان قابل تغییر است و باید خاطرنشان کرد هرچه میزان بازشوها افزایش یابد به همان میزان بر شفافیت آن افزوده خواهد شد. بعلاوه با در نظر داشتن نکاتی که از پیش ذکر شد، در این بخش نیز ریتم و نحوۀ قرارگیری پنجرهها در کنار یکدیگر بسیار تأثیر گذار خواهند بود.
نورپردازی و نمایش سیمای ساختمان در شب
باید به خاطر داشته باشیم که، نمای ساختمان یکی از مهمترین بخشهای آن در معرفی بنا و چگونگی تثبیت جایگاه آن در شهر و سیمای شهری دارد، پس در کنار طراحی، نورپردازی و چگونگی نمایش سیمای ساختمان در هنگام شب از فاکتورهای تأثیرگذار خواهد بود.
همیشه بخاطر داشته باشید که این بخش یکی از گامهای اصلی فرآیند طراحی است و نباید بهصورت یک بخش جدا به آن نگاه کرد. در آخر باید اضافه کنیم که نورپردازی در جهت تاکید و تقویت بر ویژگیهای نما طراحی و برنامهریزی میشود و صرفاً برای جلب توجه به این ویژگی و کیفیت بصری است.
بهطور کلی ایجاد تعادل در طراحی نما باید در دستور کار تمامی طراحان قرار گیرد. به بیان سادهتر آنچه نما را آراسته و چشمنواز خواهد کرد تعدد اشکال و مصالح نخواهد بود و این پراکندگی ایجاد عدم هارمونی و بینظمی را بهدنبال خواهد داشت. پس نمایی ساده با میزان متعادلی مصالح و خطوط میتواند بهترین انتخاب طراح باشد.